سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امیرالمؤمنین علیه‌السلام با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

شاعر : حسین واعظی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن
قالب شعر : غزل

انگار می‌آید اجل هر شب به دیـدارت            آتش به جـانم می‌زنـد دستان تب دارت

من، دستگیر عالـم و آدم، زمین خوردم            امـیـدها دارم‌ به این دسـت گـرفـتـارت


بـار مرا بـرداشـتی از خـاک، تنـهـایی            گر چه زمین‌ افتاد آخر پشت در بارت

من زخم خوردم از نگاه آنکه زخمت زد            آزار دیـــدم از کـســی که داده آزارت

از من طـلبکـارنـد وقت گـریـه‌های تو            آری همان هایی که یک عمری بدهکارت

این شهر در آرامش و حال تو آشـفـته            ای جـان فـدای دیـدۀ از درد بـیــدارت

وقت نمازت باز پیراهن عوض کردی            این زخم پهلو نیست دیگر دست بردارت

کاری دگـر از دست من هم بر نمی‌آید            باور نمی‌کردم به اینجا می‌رسد کارت

از زنـدگی خـیـری نـدیـدی زندگی من            باشد برو ای خستۀ من، حق نگهدارت

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و یا تحریفی بودن مطالب و مغایرت با روایات معتبر حذف شد.



هر چه که گفتی دختر پیغمبرم، می‌زد            با ضرب سیلی پیش من کردند انکارت